ابواسماعیل عبدالله بن ابیمنصور محمد (زادهٔ ۲ شعبان ۳۹۶ ه.ق/ ۱۰۰۶ م. در شهر هرات درگذشتهٔ ۲۲ ذی الحجه ۴۸۱ ه.ق/ ۱۰۸۸ م در هرات) معروف به «پیر هرات» و «پیر انصار» و «خواجه عبدالله انصاری» و «انصاری هروی»، دانشمند و عارف صوفی مسلک ایرانی بود. او به عنوان یکی از نوابغ ادبی و چهرههای شاخص[۱] و خراسان قدیم در قرن ۱۱ میلادی/ ۵ ه.ق شناخته میشود که به عنوان مفسر قرآن، محدث، اهل فن جدل و استاد اخلاق، دستی بر آتش داشتهاست. عمده شهرت وی به خاطر فن سخنوری، اشعار و متون نغزش، به خصوص در مدح و ثنای خدا به زبانهای عربی و فارسی بودهاست.از رسائل منثور او که به نثر مسجع نوشته مناجاتنامه، نصایح، زادالعارفین، کنزالسالکین، قلندرنامه، محبتنامه، هفتحصار، رسالهٔ دل و جان، رسالهٔ واردات و الهینامه و صد میدان را میتوان نام برد.
مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری یادآور سوز و عشق نوستالزیک انسانی که نی وجودش در تب وتاب نیستان وجود سرمدی بی خود و سرمست گشته وفغان برآورده.او از هنگامی که خود را شناخت در ذات اقدس محبوب خویش را غرقه ساخت.مدتی را تحت تعلیم شیخ ابوعبدالله طایی و امام یحیی شبانی به تلمذ پرداخت.
اما این قیل وقال مدرسه او را راضی نمیداشت:((در اوایل تحصیل میجستم دلایل تفضیل و در طلب مجمل اوقات نمی بود و محمل نشسته بودم در مدرسه و در هوس هزار وسوسه…))
سرانجام هنگامی که موفق به دیدار شیخ ابوالحسن خرقانی میشود از درس ومشق برمیگذرد و به اقلیم بیکران عشق و محبت پای میگذارد.
مراد دیگر او شیخ ابوسعید ابی الخیر بوده است که وی را در وادی حیرت یار بود و رهنما.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.